پردیس خواندنی ها

یه وبلاگ توپ پر از مطالب خواندنی طنز جالب وزیبا واز همه مهمتر داغ داغ

پردیس خواندنی ها

یه وبلاگ توپ پر از مطالب خواندنی طنز جالب وزیبا واز همه مهمتر داغ داغ

کارنامه درسی احمد شاه قاجار(نظر فراموش نشه)

 

 

اگه ببینی از خنده روده بر می شی با این نمره های درخشان!! 

 

(ادامه مطلب) 

 

لامپ اضافی خاموش         نظر نشه فراموش

ادامه مطلب ...

مسابقه طناب کشی با اعمال شاقه(طنز)

شاید این قضیه برای افراد شهرنشینی مانند ما کمی عجیب باشد اما واقعی است. در سال ۱۹۹۷ در ساحل رود کیلونگ در تایپه، به مناسبت جشنی ملی، مسابقۀ طناب کشی برگزار شد که بیش از ۱۶۰۰ نفر در آن شرکت کردند. مسابقه به این صورت بود که قد بلندترین فردهر تیم به عنوان نفر جلویی در مقابل قدبلندترین فرد تیم مقابل ایستاد.

پس از سوت شروع بازی، هر تیم که بالغ بر ۸۰۰ نفر بودند با نهایت قدرت خود شروع به کشیدن طناب نمودند که متاسفانه با توجه به اینکه طناب برای نصف این شرکت کنندگان در نظر گرفته شده بود، دقیقا از وسط پاره شده و با شدت زیادی باعث قطع دست هر دو نفر جلویی تیمها شد. سپس به سرعت آنها را به بیمارستان Mackay Memorial فرستاده و پس از ۷ ساعت عمل دو دست به محل اولیه پیوند زده شد.
نکته: بسیاری از گزارش‌ها مبنی بر این بوده که به دلیل پیچاندن دست به دور طناب این حادثه رخ داده اما در واقع به دلیل حالت ارتجاعی که طناب نایلونی داشته و با شدت زیادی برگشت خورده است، این حادثه رخ داده است.

یک نکته

یک روز غمی رسد به اندازه کوه

یک روز رسد نشاط اندازه دشت

افسانه زندگی چنین است گلم

در سایه کوه باید از دشت گذشت 

 

 

چرا بیشتر مشاور ها پس از مدتی دیوانه می شوند؟بررسی چند نمونه طنز

این مکالمات کاملا واقعی بوده و بیشتر آنها مربوط به مشاوره رایگان شهر های امریکایی و انگلیسی می باشند:

-- مرکز مشاوره : چه نوع کامپیوتری دارید؟
- مشتری: یک کامپیوتر سفید...

-- مشتری: سلام من جان هستم، نمی تونم دیسکم رو دربیارم.
- مرکز: سعی کردین دکمه خروج دیک رو فشار بدید؟
-- مشتری: نه.. صبر کن.. من هنوز دیسکت رو نذاشتمش تو درایو... هنوز روی میزمه!

 -- مرکز: روی آیکون My Computer در سمت چپ صفحه کلیک کن.
- سمت چپ من، یا شما!

-- مرکز: روز خوش، چه کمکی از من بر میاد؟
- مشتری: سلام... من نمی تونم پرینت کنم!
-- مرکز: میشه لطفا روی Start کلیک کنید؟
- مشتری: گوش کن رفیق، برای من اصطلاحات فنی قلمبه سلمبه نیار، من بیل گیتس نیستم، لعنتی!

-- مشتری: سلام، عصرتون بخیر، من مارتا هستم و نمی تونم پرینت بگیرم. در واقع هر دفعه سعی می کنم، میگه :"نمی تونم پرینتر رو پیدا کنم". من حتی پرینتر رو بلند کردم گذاشتم جلوی مانیتور، اما کامپیوتر هنوز میگه نمی تونه پیداش کنه!

-- مشتری: من توی پرینت گرفتن تو رنگ قرمز مشکل دارم...
- مرکز: آیا شما پرینتر رنگی دارید؟
-- مشتری: نه!

-- مرکز: و الان کلید F8 رو فشار بدین.
- مشتری: کار نمی کنه!
-- دقیقا چی کار کردید؟
- من کلید F رو 8 بار فشار دادم اما هیچی نمیشه!

-- مشتری: کیبورد من کار نمی کنه.
- مرکز: مطمئنید به کامپیوترتون وصله؟
-- مشتری: نه من نمی تونم برم پشت کامپیوتر.
- مرکز: خب، کیبورتون رو بردارید و ده قدم برید عقب.
-- مشتری: باشه.
- مرکز : کیبورد با شما اومد؟
-- مشتری: بله.
- مرکز: خب این یعنی کیبورد وصل نیست. کیبورد دیگه ای اونجا نیست؟
-- مشتری: چرا هست، اوه ... این کار می کنه!

-- مرکز: رمز عبور شما حرف کوچک a مثل apple و حرف بزرگ V مثل Victor و عدد 7 است.
- مشتری: اون 7 هم با حروف بزرگه؟

-- مشتری: من نمی تونم به اینترنت وصل شم اما دوستم تونست.
- مطمئنید رمز عبور رو درست وارد کردین؟
-- بله!
- رمز چی بود؟
-- 5 تا ستاره بود!

-- مرکز: چه برنامه آنتی ویروسی استفاده می کنید؟
- مشتری: Netscape
-- مرکز: اون برنامه ضد ویروس نیست.
- مشتری: اوه ببخشید... Internet Explorer

-- مشتری: من یک مشکل بزرگ دارم، دوستم برام یه Screen Saver آکواریوم نصب کرد، اما من هر وقت ماوس رو حرکت میدم غیب میشه!

-- مشتری: من دارم اولین ایمیلم رو میزنم.
- مرکز: خب و چه مشکلی وجود داره؟
-- مشتری: من حرف a رو پیدا کردم، اما نمی دونم چطور دورش دایره بذارم!